یادداشت های جنبش کارگری: خبری که در میان این هیاهو گم شد!

 

امير پيام

به گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر جلسه مشترکی توسط عده ای از فعالین کارگری از شهرهای مختلف در ایام عید در شهر سقز برگزار شد. شاید برای آنهایی که با نبردهای قلم بدستان مجازی و زد و خوردهای فیس بوکی سرگرم اند این خبری بیش از حد پیش پا افتاده باشد. بالاخره « حماسه بزرگ» هشت مارچ مقابل موزه لوور پاریس کجا، و جلسه تعدادی فعال کارگری در سقز کجا! در اولی مسایل «بزرگ ومهمی» رخ داد و «در تاریخ ثبت شد» که «اعتراض عریان وظیفه کمونیست ها و چپ هاست» و اینکه «اعتراض عریان کل این وضع موجود را به چالش می کشد»؛ اما دومی چه می گفت و غیر از «موضوعات محدود کارگری و صنفی» و تکرار کسالت بار «کارگری، کارگری» چه چیز قابل توجهی در برداشت؟

 

این فضایی که شاهدیم در آن تلاش می شود اندیشه های منحط به مرکز توجه تبدیل شوند تا مسایل مبارزه طبقاتی کارگران به حاشیه رانده شود تماما نشان انحطاط سیاسی حاملین به اصطلاح چپ این اندیشه ها و بیانگر بیگانگی آنان با هر آنچه نشانی از مارکس و انگلس و لنین و طبقه کارگر دارد می باشد. روند انحطاط این نوع چپ به آخر رسیده و «پرولتاریا گورکن نظام سرمایه داری است» جای خود را به «اعتراض عریان کل این وضع موجود را به چالش می کشد» داده است.

آری در چنین فضایی عجیب نیست که خبر جلسه کارگری سقز توجهی را جلب نکند و کسی را به وجد نیاورد. اما برای فعالین طبقه کارگر این حقیقتا خبری مسرت بخش و عیدانه ای دلپذیر بود. نگاهی به جزییات خبر جلسه سقز نشان از اهمیت بسیار زیاد آن دارد. عده ای از فعالان کارگری با نظرات مختلف و از شهرهای مختلف جلسه ای را تشکیل دادند تا در باره ضرورت گسترش فعالیت های کارگری در سطح کشور، و ضرورت هماهنگی این فعالیت ها، و نیز ضرورت ایجاد تشکل سراسری بحث و تشریک مساعی کنند. نفس برگزاری چنین جلسه ای بهمراه ترکیب متنوع شرکت کنندگان و موضوعات اساسی مورد بحث در خدمت پاسخ به معضلات تعیین کننده جنبش و رفع موانع مقابل آنست.

جنبش مستقل کارگری طی دهه گذشته با چند خیز مهم گامهای بلندی به جلو برداشت. اما در سالهای اخیر عمدتا به دلیل سرکوب سیستماتیک آن توسط جمهوری اسلامی و بعضا نیز بدنبال فرقه گرایی های زیان بار بشدت تضعیف شد. لذا دوباره نیرو گرفتن جنبش و قد راست نمودن و بحرکت درآمدن آن مستلزم همفکری و همکاری و همگرایی میان نیروهای آن است. جلسه سقز تلاشی در این جهت و پاسخی به این نیاز مهم بود و باید به همه عزیزانی که باعث و بانی آن بودند دست مریزاد گفت. از اینرو ابتدا به ساکن مهم نیست که کدامیک از بخش های درونی جنبش ابتکار آنرا بدست داشتند و یا خط و خطوط مباحث انجام شده چه بودند، و یا اینکه این جلسه به نتایج بلافصلی می رسد یا خیر. آنچه مهم است نفس برگزاری چنین جلسه ای در شرایط کنونی می باشد. اقدامی که می باید مورد حمایت بی دریغ همه فعالین کارگری قرار گیرد. جنبش ما امروز بیش از هر موقع دیگری نیازمند همگرایی نیروهای درونی اش است.

در جلسه سقز این مورد بحث قرار گرفت که «حاکمیت سرمایه داری با همه جناحهای خود در جهت جلوگیری از گسترش فعالیت های کارگران هماهنگ و متحد عمل می کنند» و نیز براین تاکید شد که «این جناحهای متحد در هماهنگی با یکدیگر در سرکوب کارگران و تضییغ حقوق آنان تلاش می کنند». این درک مارکسیستی از دولت به مثابه ابزار اعمال سلطه و اراده و اقتدار طبقه سرمایه دار، و بمثابه ابزار سرکوب و انقیاد طبقه کارگر توسط طبقه سرمایه دار از ارکان مهم آگاهی طبقاتی طیف وسیعی از فعالین مستقل کارگری است که از اندیشه سوسیالیسم متاثرند. اما بحث و تاکید مجدد بر آن در جلسه سقز و بویژه در مقطع حاضر از اهیمت زیادی برخوردار است. اگر به این توجه کنیم که در ایران یک دولت استبدادی بورژوازی را در مقابل داریم که هیچیک از حقوق بورژوایی برسمیت شناخته شده توسط بسیاری از دول بورژوایی را سر سوزنی برسمیت نمی شناسد. در مواجه با چنین دولتی بویژه تاکید دایمی بر ماهیت طبقاتی استثمارگرانه و ستمگرانه و یکپارچه و متحد دولت طبقه سرمایه دار علیه طبقه کارگر ضرورت دایمی مبارزه کارگران است. غفلت در باره این درک از دولت استقلال جنبش ما را مضمحل نموده و آنرا به دام مبارزات ارتجاعی جناحهای درونی دولت سرمایه داران می اندازد.

با روی کارآمدن دولت روحانی برخی محافل سازشکار و راست کارگری بار دیگر به تحرک درآمدند که گویا اوضاع تغییر کرده و می توان در تعامل با دولت به برخی مطالبات دست یافت؟! اقدام اینها کمافی سابق چیزی جز تبرئه و تطهیر تشکلات به اصطلاح کارگری رژیم ساخته و مزدور که بخشی از ماشین سرکوب رژیم علیه کارگرانند نبود. اینان در داخل با بیشرمی غیرقابل وصفی علم و کتل «مجمع عالی نمایند گان کارگران» و «انجمن های صنفی کارگران» یعنی دو تشکل ضد کارگری را بر دوش گرفتند و آشکارا فعالین مستقل کارگری را به رفتن دورن این باندهای مزدور فراخواندند، و دوستانشان در خارج نیز ضمن تبدیل نمودن مبارزه کارگری به «تلاش حقوق بشری» علیه فعالین مستقل کارگری که خطر محافل راست را هشدار می دادند و سیاست های مخرب آنها را افشای می کردند چنگ و دندان نشان دادند. در جلسه سقز بحق بر ماهیت راست و سازشکار این محافل و آشکار شدن توهمات آنها در باره دولت روحانی تاکید شد. اینگونه مرزبندیها با محافل سازشکار و دست راستی کارگری از ملزومات حیاتی مبارزه مستقل کارگری و از شروط پایه ای ایجاد صف متحد و هماهنگ جنبش مستقل کارگری است که بدرستی مورد توجه جلسه بوده است.

شرکت کننده گان در جلسه اعلام داشته اند «اکنون بیش از هر زمان احساس می شود که فعالان و تشکل های واقعی کارگری در یک برنامه هماهنگ به تدوین ساز و کارهای مناسب برای دفاع از کارگران اقدام نمایند». اینجا نیز شاهد درک یک ضرورت طبقاتی و تاریخی در مقطع کنونی هستیم. آری، جنبش مستقل کارگری در دوران حاضر بدون دست یافتن به چنین حرکت با برنامه و هماهنگ و همگرایی به جایی نخواهد رسید. حرکتی که برپایه آن درک درست از دولت و آن تشخیص درست مرزبندی روشن با محافل راست و سازشکار باید بتواند به صف متحد و یکپارچه کل جنبش مستقل کارگری با همه فعالین و محافل و نهادها و تشکلات اش تبدیل شود. شرط موفقیت این تلاش اینست که بتواند از چارچوب جلسه اولیه بسرعت فراتر رفته و به بستر عمومی کل جنبش ما تبدیل شود. این حرکت بی شک مورد حمایت فعالین کارگری در خارج است و ما به سهم خود با جان و دل پشت آن هستیم. امیدواریم همانطور که اول ماه مه سال 83 سقز آغازگر دوران نوینی در جنبش کارگری بود، جلسه کارگری بهار93 در سقز نیز آغازگر دوران نوینی دیگری باشد.

امیر پیام
14 فروردین 1393
3
آوریل 2014
amirpayam.wordpress.com